پوستاندازی به سبک اصلاحطلبی/ «یاران قرضی» برای تنفس بیشتر
تاریخ انتشار: ۸ فروردین ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۲۷۳۶۵۰۰
با بررسی زندگی سیاسی اصلاح طلبان در دهه 90 به ویژه در دو انتخابات 92 و 94 میتوان به این نتیجه رسید که آنها از نگاه خود در دهه 70 و 80 کمی کوتاه آمدهاند و حالا حاضر هستند برای حضور در صحنه سیاسی کشور دستی دوستی به طرف اصولگرایان معتدل دراز کنند.
مصطفی داننده- دهه 90 برای اصلاحطلبان به مثابه بازگشت دوباره به زندگی بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و حوادث بعد از آن باعث شده بود تا اصلاح طلبان ایران تا حدودی از صحنه سیاسی کشور حذف شوند. بسیاری از سران این جریان سیاسی بنا به دلایل مختلف نمیتوانستند به صورت مستقیم در صحنه سیاسی کشور حضور پیدا کنند.
برخی از ناظران سیاسی بر این باور بودند که این حاشیه نشینی اصلاحطلبان در فضای سیاسی ایران به معنای مرگ آنهاست و جامعه ایران دیگر گفتمانی به نام اصلاحطلبی نخواهد داشت.
چپهای ایران اما نمیخواستند به همین راحتی از صحنه سیاسی کشور کنار بروند. به خاطر همین معنا آنها استراتژی مشخصی را برای مسیر پیش روی خود انتخاب کردند.
همین بحران رهبری باعث شد تا این جریان بعد از عزلت نشینی چهارساله به این فکر کنند که از نیروهای معتدل جریان مقابل استقاده کنند و آنها را وارد زمین بازی خود کنند.
آنها در گام برای این کار از مقبولیت سیاسی هاشمی رفسنجانی در میان جریانهای سیاسی استفاده کردند. آنها که جای خالی رهبران خود را احساس میکردند به سراغ هاشمی رفتند وعبای رهبری خود را بر دوش او انداختند تا هاشمی در کنار خاتمی که با محدودیتهای فراوانی روبرو بود، رهبری جریان چپ ایران را به عهده بگیرند. حضور هاشمی باعث شد تا برخی چهرههای سیاسی که در گذشته با ردای اصول گرایی وارد صحنه انتخابات میشدند، وارد زمین اصلاح طلبان شوند.
حسن روحانی نمونهای بارز از این افراد است. روحانی با نزدیک شدن به هاشمی و خاتمی توانست به رقبای خود در انتخابات ریاست جمهوری فائق آید و بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند.
در این میان اصولگرایان بعد از سال 88 خود را پیروز هر انتخاباتی در ایران میدانستند تصمیم گرفتند بعد از آن انتخابات دست به یک تصفیه سیاسی بزنند و نیروهایی را که در جریان حوادث سال 88، موضعی هماهنگ با آنها اتخاذ نکرده بودند را از جریان سیاسی خود کنار بگذارند. «ساکتین فتنه» مهم ترین لقبی بود که جریان تندرواصول گرایی به این افراد داد. آنها معتقد بودند که این سکوت برخلاف روش اصول گرایی بوده است و کمک بسیاری بر شعله ور شدن حوادث بعد از انتخابات کردند.
همین روش سیاسی باعث شد تا به اصطلاح ساکتین فتنه کم کم از جریان اصول گرایی جدا شوند و به جریان مقابل نزدیک شدند. ناطق نوری نمونه بارز این افراد است. کسی که هم در جریان مناطره محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی مورد هجمه شدید رئیس جمهور سابق ایران قرار گرفت و هم بعد از انتخابات مورد حمایت جریان اصول گرایی قرار نگرفت. همین بی توجهی او را به جریان مقابل نزدیک کرد تا او در جریان انتخابات ریاست جمهوری 92 به جای اینکه حامی قالیباف، حداد یا ولایتی باشد، حامی تمام قد حسن روحانی شد.
تغییرات در جریان اصلاحات در انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم وارد فاز تازهای شد. اصلاحطلبان سالها از نيروهاي غالبا سياسي براي حضور در انتخاباتهای گوناگون استفاده ميكردند.
مردم هميشه و در اكثر انتخاباتها با نامهاي آشنا روبهرو ميشدند. در انتخابات مجلس دهم اما جريان اصلاحات با چهرههاي جديدي به ميدان آمدند. برای مثال به جز عارف، كواكبيان، حضرتي، محجوب و سهيلا جلودارزاده و سه نامزد فهرست اصولگراي معتدل يعني مطهري، جلالي و نعمتي بقيه ۲۲ نفر براي مردم شناخته شده نبودند و اين البته نه از سر انتخاب و اختيار كه بيشتر به خاطر اضطرار و ناشي از روند ردصلاحيتها بود. برهمين اساس ميتوان گفت كه رد صلاحيت و عدم احراز صلاحيتها تعدادي از اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم باعث شد اين جريان پوست اندازي كند و نيروهاي جديدي وارد فضاي سياسي كشور شدند.
جريان اصلاحات به ويژه بعد از انتخابات مجلس ششم، هميشه به رد صلاحيتها واكنش منفي نشان داده بود. اما در اين دوره بزرگان اصلاحات تصميم گرفتند راهكار حضور را در دستور كار خود قرار دهند. پس از ردصلاحيت يا عدم احراز صلاحيتها براي مجلس، جريان اصلاحات تصميم گرفت فهرستي را به مردم معرفي كند كه اعتبارش را از لیدرهای اصلاحات وام گرفته باشد. شايد افراد حاضر در ليست امید از اعتبار يا دست كم اشتهار سياسي برخوردار نبودند اما حمايت لیدرهای اصلاحات باعث شد مردم به اين فهرست اعتماد كنند و هر ۳۰ نفر را به مجلس بفرستند.
اين چهرههاي تازه اصلاحات ديگر با مشكلات اسلاف خود روبهرو نيستند. اين افراد چهرههايي هستند كه كمتر اصطكاك داشته و حساسيت برانگيختهاند. اصلاحطلبان جديد ميتوانند سالها در انتخاباتهاي ايران شركت كنند و آراي حاميان و علاقهمندان گفتمان اصلاحات در كشور را به خود اختصاص دهند.
با بررسی زندگی سیاسی اصلاح طلبان در دهه 90 به ویژه در دو انتخابات 92 و 94 میتوان به این نتیجه رسید که آنها از نگاه خود در دهه 70 و 80 کمی کوتاه آمدهاند و حالا حاضر هستند برای حضور در صحنه سیاسی کشور دستی دوستی به طرف اصولگرایان معتدل دراز کنند.
نمونه بارز این معنا گفتوگو بهزاد نبوی چهره شناخته شده اصلاحات با «مهرنامه» است. او گفت من در سال 92 به دوستان توصیه کردم برای انتخابات به سراغ ناطق نوری بروید. اصلاح طلبان در سال 76 تمام تلاش خود را انجام دادند تا ناطق به ریاست جمهوری نرسد اما حالا برخی از شناخته شده ترین چهرههای این جریان ناطق را بهترین فرد برای ریاست جمهوری و حتی جانشینی آیتالله هاشمی رفسنجانی میدانند.
منبع: نامه نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت namehnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «نامه نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۳۶۵۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اصلاحات ، راه برون رفت از بحران مهاجرت سرمايه های انسانی
فاطمه تقوی رمضانی ؛ عصرایران - در عصر ارتباطات كه ظهور اینترنت مرزهای جغرافیایی رو در نوردیده،جهانی شدن برسبك زندگی اثر می گذارد و فناوری های ارتباطی برنگرش های اجتماعی، سیاسی اقتصادی و فرهنگی تاثیر می گذارد زیرا هنگامی كه روابط اجتماعی بین مردم از سطح ملی به سطح جهانی گسترش می یابد زمینه برای یكپارچه شدن جوامع ملی در یك جامعه جهانی فراهم می آید
درسالن انتظار مدعو منتظر زمان جلسه نشسته ام، چند نفر گرم صحبت در خصوص راه های دریافت ویزای تحصیلی و مهاجرت هستن، عمق شیفتگی سخنرانان از لحن صدا پیداست، این روزها مهاجرت نقل هر محفلی است! گویا، رفتن مرهم ناامیدی است و به یك موضوع روز و یك اتكد اجتماعی و فرهنگی برای همه اقشار جامعه از نخبه، چهره، برخوردار مالی تا كم برخودار تبدیل شده است.
به گزارش رصد خانه مهاجرت ایران کشورهای آمریکا، کانادا، بریتانیا، اتحادیه اروپا (شامل فرانسه، سوئد، هلند، آلمان)، استرالیا، ترکیه جزو مقصدهای اصلی ایرانیان برای مهاجرت هستند، البته كشورهای حوزه خلیج فارس از جمله عمان و امارات هم به لیست اضافه شده اند. سری به یكی از آژانسهای مهاجرت می زنم، كاتالوگ ها را ورق می زنم مقایسه شرایط تحصیلی، كار، میزان دریافت دستمزد احتمالی همسطح با مدرك تحصیلی و جلوه های دیدنی جالب انگیزبود.
پدیده مهاجرت عبارتست از جابه جایی مردم از مكانی به مكان دیگر به علل وعوامل مختلف ازجمله شرایط نامساعدی مانند مسائل سیاسی، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ،بیكاری و یا عوامل مساعدی مانند آزادی های سیاسی، درآمد بیشتر، امكانات بهداشتی، رفاه و..
پدیده مهاجرت ریشه ها و زوایای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی دارد، در دهۀ 1960 و 1970 انگیزه اصلی مهاجرت، کمبود بازار کار و شغل غیرقابل قبول برای افراد ماهر و در دهۀ 1980 انگیزه اصلی فرار مغزها به بهره وری بالاتر و درآمد بهتر کارگران ماهر در کشورهای در حال توسعه مربوط میشد و از دهۀ 1990 تاکنون انگیزه اصلی به دلایل فردی برمی گردد.
مهاجرت افراد با صلاحیت نسبی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته به معنای انتقال سرمایۀ انسانی و اتلاف هزینه است. كه این موجب کاهش انباشت سرمایۀ انسانی، کاهش کارائی سرمایه های فیزیکی، تنزل بهره وری و افزایش هزینۀ تولید کالاها و خدمات و درنهایت سبب انقباض عرضه کالاها و خدمات، افزایش تورم و ایجاد اخلال در سیاستهای اقتصادی و توسعه ای کشور خواهد شد.
امروزه مهاجرت به معضلی برای كشورهای در حال توسعه از جمله ایران تبدیل شده است رصدخانه مهاجرت ایرانیان میگوید که تعداد ایرانیان دارای شغل در خارج از کشور برای هشتمین سال متوالی افزایش یافته و از ۴۹ هزار نفر در سال ۲۰۱۳ به حدود ۷۰ هزار نفر در سال ۲۰۲۱ رسیده است از طرف دیگر ایران به علت شرایط ژئوپلتیكی و مجاورت با همسایه شرقی خود(افغانستان) به كشوری مهاجر پذیر هم تبدیل شده كه مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خاص خود را دارد كه فراخور این مقاله نیست.
مهـاجرت نخبگـان تعادل جهانی را بر هم زده و باعث میشـود تـا كشـورهای فقیـر همچنـان فقیـر بـاقی بمانند البته در ادبیات اقتصادی ازوجوه ارسالی به عنوان منبع مهم درامد برای کشورهای در حال توسعه و سود مستقیم حاصل از مهاجرت یاد میشودكه این وجوه ارسالی میتواند اثرات منفی کاهش در سرمایۀانسانی ناشی از مهاجرت را برای کشور مبدأ کاهش دهد كه در مورد ایران این وجوه قابل مشاهده نیست.
سوال اینجاست كه مهم ترین عوامل اثرگذار برمهاجرت چیست ؟
نظریه پردازان مهاجرت عواملی ماند ضعف درآمد، نابرابری درآمدی، محرومیت های نسبی، امنیت های اجتماعی، رفاه، شاخص های توسعه ای، را از عوامل اصلی مهاجرت می دانند ضمن اینكه ارزش پول ملی كه پشتیبان وضعیت اقتصادی هست یكی از علل مهم مهاجرت به كشورهای توسعه یافته است.
طبق نظریه ی جاذبه و دافعه" اورت اس. لی" آنچه باعث فرار مغزها، ترك وطن و اقامت در سرزمین دیگر بخصوص برای گروه نخبه می گردد به طور معمول به دو گروه عوامل دافعه و جاذبه تقسیم می شود كه با ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تخصصی ارتباط دارند. مهمترین مواردی كه میتوان در دسته ی مربوط به دافعه جای داد عبارتند از: افزایش فاصله طبقاتی، محدودیت آزادی، فرهنگ كاری ناكارآمد، كمبودامكانات تحقیقاتی و پایین بودن استانداردهای پژوهشی، عدم تعادل در درآمد و هزینه، بی عدالتی، بی قانونی و پارتی بازی. در مقابل علل رانشی، مواردی وجود دارد كه باعث جذب نخبگان در كشوری دیگر می گردد. این عوامل كششی عبارتند از: فرصت ادامه تحصیل، رفاه اجتماعی، تعادل هزینه و درآمد، سیستم آموزشی كارآمد، رفاه اقتصادی، آزادی سیاسی و اجتماعی، وجود فرصتهای شغلی و امنیت شغلی.
در عصر ارتباطات كه ظهور اینترنت مرزهای جغرافیایی رو در نوردیده،جهانی شدن برسبك زندگی اثر می گذارد و فناوری های ارتباطی برنگرش های اجتماعی، سیاسی اقتصادی و فرهنگی تاثیر می گذارد زیرا هنگامی كه روابط اجتماعی بین مردم از سطح ملی به سطح جهانی گسترش می یابد زمینه برای یكپارچه شدن جوامع ملی در یك جامعه جهانی فراهم می آید، طبق تحلیل یافتههای گالوپ، دسترسی به اینترنت و به طور كلی رسانههای اجتماعی، اثر مستقیم و معناداری بر میل به مهاجرت دارد. اینترنت و واسط های كاربری مانند فیسبوك، اینستاگرام.. موجب تعاملات مردم در جوامع مختلف گردیده و ضمن گسترده شدن افق دید افراد موجب می شودكه از الگوهای مشتركی برای تنظیم و مدیریت روابط اجتماعی، ساختارهای مشترك سیاسی و اقتصادی برای تنظیم این روابط در سطح جهانی و استانداردهای مشابه زندگی استفاده كنند.
یافته های پژوهشی در آسیا بـر روی كارفرماهـای برتـر، نشان میدهد شركتها وكشورهایی كه تصویر خوبی از برند كارفرمایی خـود ایجـاد كـرده انـد، مقصد بسیاری از جویندگان كار شده اند به این معنا كه در برخی از كشورهای آسیایی كه با پدیده مهاجرت روبرو بوده اند جذابیت برند كارفرما به معنا ی فرآینـد ایجـاد و ارائـه تصـویری واضح به عنوان یك مكان جذاب برای كار نیروی انسانی فعلـی و بـالقوه، موجب كاهش مهاجرت گردیده است، از طرفی تجربه بین المللی در برخی از كشورهای در حال توسعه كه با پدیده مهاجرت گسترده نیروی انسانی متخصص روبه رو بوده اند با ایجاد شبكه هایی از متخصصان خارج از كشور درقالب ارائه انواع همكاری های پاره وقت و تبادل دانش وفن آوری های جدید با دانشگاه ها و مراكزعلمی و فنی داخلی موجب كاهش مهاجرت گردیده است.
بنابراین برنامه ریزی صحیح، اصلاحات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، افزایش ارزش پول ملی و سیاست گذاریهای كلان جهت حفظ سرمایه های انسانی امری ضروری و نگاه ویژه دولتمردان را می طلبد و میتوان با الگو گرفتن از کشورهایی مانند چین و افزایش توسعۀ اقتصادی، از افزایش مهاجرت جلوگیری نمود.